روزي از پس تنهايي دل به نگاهت بستم كه اي كاش نميبستم!!! به شانه اي تكيه كردم كه به خيالم همه تنهاييم راپر ميكرد........ غرورم رابه خاطرش شكستم وحرف دلم رادر جاده ي تنهايي فقط براي اوگفتم هرشب چشمان بي فروغم به روي ستاره هاي اسمان بستم به اميد صبح شدن وديدن ستاره ي زندگيم كه اوبود!!! براي ديدارش بي تاب وبي قرار بودم اما اوهيچ تاب وتبي نداشت ازاين بي وفايي ايينه دلم شكست وفروغ زندگيم بي نورگشت!!! اي كاش نيومده بودي........
امروز هم گذشت يه روز ديگه ازروزهاي بي توبودن......هنوز اين روز هاي وحشتناك باقي مونده.... تنهاي تنها ميون اين همه ادم سخته..دلم ميگيره وقتي بهش فكر ميكنم......... وقتي نگاه ميكنم وتافرسنگها كسي پشت وپناهم نميبينم.................. خسته شدم ازاين همه لبخند زوركي.ازاين همه بهونه الكي........اي كاش يه ذره فقط يه ذره شهامت داشتم اونوقت واسه پنهون كردن بغض توگلوم سرفه نميكردم........... ونمي گفتم مثل اينكه سرما خوردم..اونوقت ديگه بهونه اشكام رفتن پشه توچشم نبود..... خسته ام ازجواب هاي دروغكي........ازاينكه به زور بخندم واعلام رضايت كنم....تا كسي نفهمه روزگارم عاليه براي سوختن..براي نابودي.......... من به اينا كاري ندارم دلم واسه توتنگ شده!!!!!!!!
توي قلبت جايي واسم نيست..نميگم كسي روداري..اماديگه باورم شدكه ميخواي تنهام بذاري..ديگه دستاتو ندارم ديگه چشمات مال من نيست..اون نگاه جست وجوگراين روزا دنبال من نيست.......... نميگم داري ميگردي دنبال يه عشق تازه..اماكوله باروبستي..دربه روي كوچه بازه.... چي بگم من ازدرونم توهمه چي روميدوني...همه حيرتم ازاينه چراپيشم نميموني؟؟؟ من هنوزم نميدونم تومسافر كجايي؟؟؟نميدونم كجاميري توي قرن بي وفايي......